آیا have ing می گیرد

فعل have یکی از افعال مهم انگلیسی ست. این فعل می تواند هم به صورت فعل کمکی و هم به صورت فعل ساده مورد استفاده قرار بگیرد. اما آیا have ing می گیرد و در چه شرایطی این گرامر اجرا می شود؟ در زیر به بررسی دقیق فعل having پرداخته شده است.

آیا have ing می گیرد:

فعل “have” در زبان انگلیسی نقش‌های مختلفی دارد. به علاوه بر اینکه به عنوان یک فعل اصلی با معنی “داشتن” استفاده می‌شود، “have” نقش مهمی به عنوان یک فعل کمکی در ساختارهای زمانی مختلف زبان انگلیسی دارد.

وقتی “have” به عنوان فعل کمکی استفاده می‌شود، معمولاً برای ساخت زمان‌های کامل (Perfect Tenses) به کار می‌رود:

زمان حال کامل (Present Perfect):

I have seen that movie
(من آن فیلم را دیده‌ام)

زمان گذشته کامل (Past Perfect):

She had already left when I arrived.
(وقتی رسیدم، او قبلاً رفته بود)

زمان آینده کامل (Future Perfect):

By next year, we will have finished this project.
(تا سال بعد، ما این پروژه را تمام خواهیم کرد)

در این ساختارها، فعل “have” (و تغییرات آن مانند has, had) به عنوان فعل کمکی استفاده می‌شود و با فعل سوم (past participle) افعال دیگر ترکیب می‌شود.

همچنین، “have” ممکن است در ساختار “have to” برای بیان وظیفه یا اجبار استفاده شود، اما در این مورد، “have” به عنوان یک فعل معمولی و نه فعل کمکی عمل می‌کند:

I have to go to the doctor.
(من باید بروم پیش دکتر)

آیا have ing می گیرد:

فعل “have” می‌تواند با “ing” استفاده شود وقتی که به معنای “تجربه کردن” یا “مواجه شدن با یک وضعیت” باشد. در این موارد، “have” به معنای “داشتن” یا “مالک بودن” استفاده نمی‌شود، بلکه به معنای “تجربه یک وضعیت یا احساس” مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این ساختار به شکل زیر است:

have + object + verb-ing

بیایید مثال‌هایی را مرور کنیم:

I’m having trouble understanding this topic.
(من مشکل دارم این موضوع را درک کنم)

She’s having difficulty breathing.
(او مشکل تنفس دارد)

They were having a great time dancing at the party.
(آنها در مهمانی وقت خوبی می‌گذراندند و در حال رقصیدن بودند)

توجه کنید که این ساختار متفاوت است از ساختار “have” به معنی مالکیت یا انجام یک وظیفه. به مثال‌های زیر توجه کنید:

I have a book.
(من یک کتاب دارم – مالکیت)

I’m having a shower.
(من در حال دوش گرفتن هستم – تجربه کردن یک فعالیت)

ساختار توضيح مثال
have + object + verb-ing براي نشان دادن تجربه يک وضعيت يا احساس I’m having trouble understanding this.
having + past participle در ساختار perfect gerund Having finished her homework, she went out.
having + noun براي نشان دادن انجام يک فعاليت She’s having a break now.

ایا having برای ضمایر متفاوت، تغییر می کند:

خیر، “having” به عنوان gerund فعل “have”، برای تمام ضمایر (I, you, he, she, it, we, they) یکسان است و تغییر نمی‌کند.

همچنین، وقتی از “having” به عنوان بخشی از زمان‌های کامل استفاده می‌شود (مثل present perfect continuous: “I have been having” یا past perfect continuous: “I had been having”)، باز هم “having” تغییر نمی‌کند، اما فعل کمکی (“have” یا “had”) ممکن است بسته به ضمیر تغییر کند.

به مثال‌های زیر توجه کنید:

I’m having lunch.
You’re having fun.
He’s having a nap.
She’s having a hard time.
We’re having a party.
They’re having a meeting.

در همه این مثال‌ها، فعل “having” تغییر نمی‌کند، اما فعل کمکی “be” (در این مثال، به صورت “am”, “is”, یا “are”) بسته به ضمیر تغییر می‌یابد.

نکات مهم و استثناها در ارتباط با فعل having:

فعل “having” با ویژگی‌ها و استثناهای خاص خود مطرح است. در ادامه به برخی از نکات مهم و استثناها در استفاده از “having” پرداخته‌ام:

“Having” به عنوان یک Gerund:

“Having” به تنهایی ممکن است به معنی “داشتن” به کار برود، اما به ندرت استفاده می‌شود. بیشتر موارد استفاده، زمانی است که با یک فعل با ing یا یک اسم همراه باشد.

مثال: Having a pet requires responsibility.

“Having” در ساختارهای Perfect Gerunds:

“Having” می‌تواند با past participle یک فعل دیگر به کار برده شود تا یک فعلیت یا وقوعی را که پیش از وقوع دیگری رخ داده است، نشان دهد.

مثال: Having seen the movie twice, I didn’t want to watch it again.

استثنا در استفاده از “Having” برای فعالیت‌ها:

در برخی موارد، “have” با معنی انجام یک فعالیت استفاده می‌شود و این وقتی به معنی “having” استفاده می‌شود که بخواهیم به این فعالیت اشاره کنیم.

مثال: I’m having a bath. (اما نمی‌گوییم: “I’m having a read.”)

“Having” به معنی “برگزار کردن”:

در برخی موارد، “have” (و به تبع آن “having”) به معنی “برگزار کردن” یا “میزبانی کردن” استفاده می‌شود.

مثال: We are having a party next week.

“Having” در عبارات استثنایی:

برخی عبارات با “having” فرم‌های استثنایی دارند که معمولاً در زبان روزمره استفاده می‌شوند.

مثال: I can’t help having doubts.

تفاوت “having” با “have got”:

“Having” و “have got” هر دو می‌توانند به معنی “داشتن” استفاده شوند، اما “having” عمدتاً برای نشان دادن فعالیت‌ها یا تجربیات استفاده می‌شود، در حالی که “have got” عمدتاً برای نشان دادن مالکیت استفاده می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید