Think یکی از افعال پرکاربرد در انگلیسی ست. این فعل می تواند به صورت تکی مفهوم کاملی داشته باشد؛ در عین حال با دیگر فعل ها نیز ترکیب شده و معنی متفاوتی ایجاد نماید. در زیر به بررسی ساختار جملاتی با think به صورت تکی و دیگر فعل ها پرداخته شده است. اما در صورت استفاده think به صورت ترکیبی، بعد از think فعل به چه صورت میاد؟
بعد از think فعل به چه صورت میاد:
فعل “think” در زبان انگلیسی دارای معانی و کاربردهای متعددی است. در اینجا برخی از معانی و کاربردهای رایج آن آورده شده است:
داشتن یک عقیده یا باور:
مثال: I think she is honest.
(فکر میکنم او صادق است)
بیان کردن نظر یا پیشنهاد:
مثال: I think you should rest for a bit.
(فکر میکنم باید کمی استراحت کنی)
استفاده در پرسشها برای جویای نظر دیگران بودن:
مثال: What do you think about the new policy?
(راجع به سیاست جدید چه فکری میکنی؟)
تامل کردن یا داشتن افکار در ذهن:
مثال: She sat down and thought about her life.
(او نشست و در مورد زندگیاش فکر کرد)
یاد آوری یا تصور کردن:
مثال: I can’t think where I left my keys.
(نمیتوانم به یاد بیاورم کلیدهایم را کجا گذاشتهام)
استفاده به معنی قصد داشتن:
مثال: I didn’t think to check the back door.
(قصد بررسی در پشتی را نداشتم)
در برخی اصطلاحات و عبارات:
Think twice: دو بار فکر کردن قبل از انجام یک کار
Think over: تامل یا فکر کردن به موضوعی به مدت طولانی
Think of/about someone: به یک نفر فکر کردن یا به یاد آوردن او
Think highly/lowly of someone: داشتن یک نظر خوب یا بد در مورد کسی
تصور یا تخمین زدن:
مثال: I think it’s going to rain later.
(فکر میکنم بعداً باران خواهد بارید)
در نهایت، “think” یکی از فعلهای چندمعنایی در زبان انگلیسی است و بسته به زمینه و موقعیت میتواند معانی مختلفی داشته باشد.
نحوه ساختار جمله سازی با think . بعد از think فعل به چه صورت میاد:
فعل “think” میتواند در ساختارهای مختلف جمله به کار برده شود. در مواردی که “think” به تنهایی به کار میرود و میخواهیم بعد از آن یک فعل دیگر بیاوریم، این فعل معمولاً به صورت infinitive (با “to”) یا به صورت یک جمله وابسته به کمک “that” میآید.
Think + Infinitive (با “to”)
این ساختار زمانی استفاده میشود که بخواهیم نشان دهیم فرد قصد یا نیت انجام یک کار را داشته است ولی انجام نداده است.
مثال: I didn’t think to invite him.
(فکر نکردم که او را دعوت کنم)
مثال: She thought to check her emails before leaving.
(او قصد داشت قبل از رفتن ایمیلهایش را بررسی کند)
Think + That + Clause (جمله وابسته)
زمانی که میخواهیم نظر، باور یا احساس خود را نسبت به یک موضوع یا اتفاق بیان کنیم، از این ساختار استفاده میکنیم.
مثال: I think that she is talented.
(فکر میکنم او استعداد دارد)
مثال: They think that the movie was boring.
(آنها فکر میکنند فیلم خستهکننده بود)
توجه: در مکالمات روزمره، غالباً “that” حذف میشود:
I think she is talented.
Think + Question Word (کلمهی پرسشی) + Clause
برای بیان یک سوال یا تامل در مورد چیزی خاص.
مثال: I don’t think where I should go on vacation.
(نمیدانم کجا باید برای تعطیلات بروم)
مثال: She thinks how she can solve the problem.
(او فکر میکند چطور میتواند مشکل را حل کند)
بسته به معنای مورد نظر، فعلی که بعد از “think” میآید، ممکن است تغییر کند و با توجه به زمینه و موقعیت استفاده میشود.
ساختار | توضيح | مثال |
---|---|---|
Think + Infinitive (با “to”) | نشاندهنده قصد يا نيت انجام يک کار | I didn’t think to invite him. |
Think + That + Clause | بيان نظر، باور يا احساس در مورد يک موضوع يا اتفاق | I think (that) she is talented. |
Think + Question Word + Clause | بيان يک سوال يا تامل در مورد چيزي خاص | I don’t think where I should go on vacation. |
انواع حروف اضافه مناسب با think:
فعل “think” با چند حرف اضافه مختلف همراه میشود و بسته به حرف اضافهای که با آن استفاده میشود، معنی مختلفی پیدا میکند. در اینجا به بررسی برخی از این حروف اضافه و معانی آنها پرداختهام:
Think of / about
معنی: به چیزی یا کسی فکر کردن، داشتن یک نظر یا فکر در مورد چیزی یا کسی.
مثال: What do you think of the new teacher?
(راجع به معلم جدید چه فکری میکنی؟)
مثال: I often think about my childhood.
(غالباً به دوران کودکیام فکر میکنم)
Think on
معنی: تامل کردن در مورد چیزی، فکر عمیق به چیزی.
مثال: I need to think on this matter further.
(باید بیشتر در مورد این مسئله تامل کنم)
Think over
معنی: تامل کردن و دقیق تر فکر کردن به چیزی قبل از تصمیمگیری.
مثال: I’ll think it over and give you my answer tomorrow.
(آن را تامل میکنم و جوابم را فردا به تو میدهم)
Think through
معنی: به دقت و کاملاً فکر کردن به همه جوانب یک موضوع یا مسئله.
مثال: You need to think through the consequences of your actions.
(باید به پیامدهای اقدامات خود فکر کنی)
Think up
معنی: ایده، برنامه، یا بهانهای از روی ذهن خود ایجاد کردن.
مثال: He’s always thinking up new ways to make money.
(او همیشه راههای جدیدی برای کسب درآمد میاندیشد)
هر حرف اضافه باعث میشود “think” معنی متفاوتی پیدا کند، پس هنگام استفاده از این فعل باید به انتخاب حرف اضافه دقت کرد.