صفات در زبان انگلیسی به معنای واژههایی هستند که خصوصیات یا ویژگیهای اشیاء، افراد، حیوانات یا ایدهها را توصیف میکنند. این کلمات توصیفی در دسته بندی های گوناگونی قرار گرفته اند که هریک مشخصه ای را دربر گرفته اند. این زیرگروه ها شامل صفات کیفی، ترتیبی، نسبی و … هستند. ترتیب قرارگیری صفات در زبان انگلیسی طبق الگوی خاصی چیده شده است.
ترتیب قرارگیری صفات در زبان انگلیسی:
صفات در زبان انگلیسی به معنای واژههایی هستند که خصوصیات یا ویژگیهای اشیاء، افراد، حیوانات یا ایدهها را توصیف میکنند. صفات میتوانند اطلاعاتی در مورد رنگ، شکل، اندازه، مقدار، کیفیت و دیگر خصوصیات موجودات و اشیاء را ارائه دهند.
صفات در انگلیسی به چند دسته تقسیم میشوند:
صفات کیفیتی (Qualitative Adjectives): این صفات ویژگیها و خصوصیات یک نام را توصیف میکنند.
مثال: beautiful, cold, soft, hard
صفات مقداری (Quantitative Adjectives): این صفات مقدار یا تعداد چیزی را نشان میدهند.
مثال: some, many, few, little, much
صفات نسبی (Relative or Demonstrative Adjectives): این صفات چیزی را با توجه به مکان یا زمان نسبت به دیگر چیزها مشخص میکنند.
مثال: this, that, these, those
صفات ملکی (Possessive Adjectives): این صفات مالکیت یا ارتباط با چیزی یا کسی را نشان میدهند.
مثال: my, your, his, her, its, our, their
صفات تعدادی (Numeral Adjectives): این صفات تعداد دقیقی را نشان میدهند.
مثال: one, two, three, first, second, third
صفات تفضیلی (Comparative and Superlative Adjectives): برای مقایسهی دو یا چند چیز با یکدیگر استفاده میشوند.
مثال: taller (تفضیلی), tallest (افعلترین)
صفات سوالی (Interrogative Adjectives): با اسمها میآیند و سوال در مورد آنها میپرسند.
مثال: which, what, whose
صفات معین (Definite Adjective): صفاتی که معین بودن چیزی را نشان میدهند.
مثال: the (هنگامی که به عنوان یک صفت استفاده شود)
با این حال، تقسیمبندیها میتوانند بسته به منبع مورد نظر کمی متفاوت باشند، اما دستهبندیهای فوق از میان متداولترینها هستند.
نحوه تشخیص صفت در جمله چگونه است:
برای تشخیص صفات در جمله، به چند نکته زیر میتوان توجه کرد:
موقعیت نسبت به اسم: صفات معمولاً قبل از اسمی که آن را توصیف میکنند قرار میگیرند.
مثال: She has a beautiful dress.
(در اینجا “beautiful” صفت است و “dress” اسم)
مقایسه: اگر کلمهای دارای پایانهای “er” یا “est” (برای بیشتر صفات یکهجایی) یا به همراه “more” یا “most” قرار دارد (برای بیشتر صفات چندهجایی)، احتمالاً آن کلمه یک صفت تفضیلی یا افعلترین است.
مثال: She is taller than her sister.
پاسخ به سوالات “چطور؟”، “چند؟”، “کدام؟”: صفات معمولاً به این سوالات پاسخ میدهند.
مثال: The car is fast. (چطور؟)
استفاده با فعل “be”: وقتی یک صفت بلافاصله پس از فعلهایی مانند “is”, “are”, “was”, “were” میآید، آنگاه احتمالاً آن کلمه یک صفت است.
مثال: The sky is blue.
تغییرات در انتهای صفات: بعضی از پایانهای کلمات میتوانند نشاندهندهی صفات باشند. مانند
“-ful” (beautiful), “-less” (careless), “-ous” (dangerous).
تست جایگزینی: اگر میتوانید یک کلمه را با کلمهای دیگر که مطمئناً صفت است جایگزین کنید و جمله هنوز معنی داشته باشد، آن کلمه احتمالاً یک صفت است.
با وجود این نکات، تشخیص صفات در برخی موارد ممکن است چالشبرانگیز باشد، زیرا برخی کلمات میتوانند بسته به موقعیت به عنوان صفت یا نوع دیگری از کلمات عمل کنند. بنابراین، درک مفهوم جمله و زمینهی استفاده از کلمه نیز برای تشخیص صحیح آن به عنوان صفت اهمیت دارد.
ترتیب قرارگیری صفات در زبان انگلیسی:
در زبان انگلیسی، وقتی چندین صفت پشت سر هم برای توصیف یک اسم استفاده میشوند، آن صفات معمولاً بر اساس یک ترتیب خاص قرار میگیرند. هر چند در عمل این قوانین به صورت سختگیرانه رعایت نمیشوند، اما ترتیب زیر میتواند به عنوان یک راهنمای کلی در نظر گرفته شود:
تعداد (Number): one, two, three, etc.
صفت معین (Opinion or quality): beautiful, ugly, easy, fast, etc.
اندازه (Size): big, small, tall, short, etc.
سن (Age): old, young, new, ancient, etc.
شکل (Shape): round, square, flat, etc.
رنگ (Color): blue, red, green, etc.
ملیت یا منشأ (Origin): American, British, Chinese, etc.
ماده یا جنس (Material): wooden, metal, cotton, etc.
مقصد یا کاربرد (Purpose): cooking (as in “cooking pot”), writing (as in “writing paper”), etc.
مثال: She bought two beautiful big old round wooden antique tables.
به طور کلی، این ترتیب را به عنوان یک چارچوب پایه در نظر بگیرید. با این حال، در بسیاری از موارد، تنها ترتیبی که واقعاً مهم است، این است که صفات معین (نظر یا کیفیت) قبل از دیگر صفات قرار گیرند. از طرفی، در اکثر مواقع طبیعی است که فقط دو یا سه صفت در کنار یک اسم استفاده شود، بنابراین شما نیازی به ذکر تمام دستههای فوق در یک جمله ندارید.
ترتيب | نوع صفت | مثال |
---|---|---|
1 | تعداد (Number) | one, two, three |
2 | صفت معين (Opinion or quality) | beautiful, ugly, easy |
3 | اندازه (Size) | big, small, tall |
4 | سن (Age) | old, young, new |
5 | شکل (Shape) | round, square, flat |
6 | رنگ (Color) | blue, red, green |
7 | مليت يا منشأ (Origin) | American, British |
8 | ماده يا جنس (Material) | wooden, metal, cotton |
9 | مقصد يا کاربرد (Purpose) | cooking, writing |