جایگاه always در جمله

قید های انگلیسی از تنوع بالایی برخوردارند. یکی از این قید ها، قید زمان است که دارای زیر شاخه های متعددی می باشد. Always در دسته قید های زمان بوده و معنای “دائما، همیشه” را می دهد. اما جایگاه always در جمله در کدام قسمت است؟ پاسخ به این سوال در مطلب زیر به طور کامل بررسی شده است.

جایگاه always در جمله:

“always” یکی از قیدهای زمانی در زبان انگلیسی است که به معنای “همیشه” به کار می‌رود. این قید، برای نشان دادن یک عمل یا وضعیتی است که به طور مداوم یا همیشگی اتفاق می‌افتد، استفاده می‌شود.

معنا:
“Always” به معنای “همیشه” یا “دائماً” است. کاربرد این کلمه برای نشان دادن یک عادت یا وضعیت مداوم است:

I always drink coffee in the morning.
من همیشه در صبح قهوه می‌نوشم

برای بیان یک حقیقت یا چیزی که همیشه درست است:

The sun always rises in the east.
خورشید همیشه از سمت شرق می‌آید

برای تاکید بر چیزی که به نظر شخص بیان‌کننده زیاد یا بیش از حد اتفاق می‌افتد:

Why are you always late?
چرا تو همیشه دیر می‌کنی؟

نکته مهم در مورد استفاده:

“Always” معمولاً قبل از فعل اصلی و بعد از فعل کمکی قرار می‌گیرد. اگر فعل کمکی وجود نداشته باشد، “always” قبل از فعل قرار می‌گیرد. به مثال‌های بالا توجه کنید.

البته، “always” می‌تواند در معانی دیگری نیز به کار برود، مثل “forever” (برای همیشه) یا در عباراتی مانند “as always” (همانند همیشه)، اما معانی و کاربردهای ذکر شده بالا، متداول‌ترین ها هستند.

جایگاه always در جمله در کدام قسمت است:
جایگاه “always” در جمله به ویژه بستگی به ساختار جمله دارد. در ادامه به بررسی موقعیت‌های مختلف “always” در جمله می‌پردازیم:

با فعل‌های ساده: “always” قبل از فعل قرار می‌گیرد.

مثال: She always arrives on time.
او همیشه به موقع می‌آید

با فعل‌های کمکی: “always” بین فعل کمکی و فعل اصلی قرار می‌گیرد.

مثال: He has always loved painting.
او همیشه از نقاشی خوشش آمده است

با فعل “be”: “always” بعد از فعل “be” قرار می‌گیرد.

مثال: They are always late.
آنها همیشه دیر می‌کنند

در سوالات با فعل‌های کمکی: “always” بعد از فعل کمکی و قبل از فعل اصلی قرار می‌گیرد.

مثال: Do you always study at night?
آیا تو همیشه شب می‌خوانی؟

در جملات منفی: “always” بعد از قسمت منفی “not” می‌آید.

مثال: I do not always eat breakfast.
من همیشه صبحانه نمی‌خورم

این‌ها جایگاه‌های متداول “always” در جمله هستند. البته ممکن است در جملات یا عبارات خاص دیگری نیز استفاده شود، اما موارد فوق پرکاربردترین و متداول‌ترین آنها هستند.

 

ساختار جمله مثال توضيح
با فعل‌هاي ساده She always arrives on time. “always” قبل از فعل قرار مي‌گيرد.
با فعل‌هاي کمکي He has always loved painting. “always” بين فعل کمکي و فعل اصلي قرار مي‌گيرد.
با فعل “be” They are always late. “always” بعد از فعل “be” قرار مي‌گيرد.
در سوالات با فعل‌هاي کمکي Do you always study at night? “always” بعد از فعل کمکي و قبل از فعل اصلي قرار مي‌گيرد.
در جملات منفي I do not always eat breakfast. “always” بعد از قسمت منفي “not” مي‌آيد.

مترادف های always در انگلیسی:

“Always” دارای مترادف‌های مختلفی است که بسته به موقعیت و معنای جمله می‌توان از آن‌ها استفاده کرد. در اینجا برخی از مترادف‌های کلمه “always” آورده شده است:

Constantly – به معنای “دائماً” یا “به طور مداوم”:

He’s constantly talking about sports.

Perpetually – به معنای “همیشه” یا “به طور مداوم”:

She seems to be perpetually busy.

Invariably – به معنای “همواره” یا “بدون استثنا”:

The train is invariably late.

Forever – به معنای “برای همیشه” یا “دائماً”:

He’s forever losing his keys.

Everlastingly – به معنای “به طور دائم”:

She’s everlastingly on the phone.

Continually – به معنای “مداوماً”:

The situation is continually changing.

All the time – به معنای “همیشه”:

He talks about work all the time.

At all times – به معنای “در همه زمان‌ها”:

Keep this information confidential at all times.

بسته به موقعیت جمله، می‌توان از یکی از این مترادف‌ها به جای “always” استفاده کرد. اما همیشه بهتر است قبل از استفاده از مترادف‌ها، معنای دقیق و کاربرد آن‌ها را در نظر گرفت.

برخی شرایط استثنا برای استفاده از always:

“Always” بیشترین استفاده را در معنی “همیشه” یافته است، اما در برخی موارد و با توجه به محتوا و ساختار جمله می‌تواند معانی دیگری نیز داشته باشد یا در شرایط خاصی استفاده شود. در اینجا به بررسی برخی از استثناها و نکات مرتبط با استفاده از “always” می‌پردازیم:

Always + Present Continuous:

برای بیان یک عادت آزاردهنده که معمولاً نظر منفی دارد، می‌توان از “always” به همراه زمان حال استمراری استفاده کرد.

مثال: He’s always complaining about his job.
او همیشه در مورد کارش شکایت می‌کند

Almost Always, Nearly Always:

برای بیان تقریبی از “همیشه” می‌توان از “almost always” یا “nearly always” استفاده کرد.

مثال: It’s almost always rainy in April.
در ماه آوریل تقریباً همیشه بارانی است

Always + Verb-ing:

برای نشان دادن علاقه یا ترجیح مداوم در زمان حال.

مثال: I always love seeing you.
من همیشه از دیدن تو لذت می‌برم

Not Always:

برای بیان اینکه چیزی همواره یا به طور مداوم درست یا موجود نیست.

مثال: Success is not always the result of hard work.
موفقیت همیشه نتیجه کار سخت نیست

Can’t Always / Don’t Always:

برای بیان اینکه نمی‌توانیم همیشه چیزی را انجام دهیم یا احساس خاصی داشته باشیم.

مثال: We can’t always get what we want.
ما نمی‌توانیم همیشه آنچه را می‌خواهیم بگیریم

دیدگاهتان را بنویسید