جمله با bread

Bread در انگلیسی یک اسم است که به معنای نان می باشد. این کلمه دارای ساختار مخصوصی ست. از ویژگی های ان می توان به عدم قابلیت جمع بسته شدن اشاره کرد. در ادامه چندین جمله با bread ساخته شده است.

جمله با bread:

“Bread” به معنی “نان” است، که یک نوع غذا است تهیه‌شده از آرد، آب، و معمولاً مخمر و دیگر مواد افزودنی.
ساختار و نحوه استفاده:
“Bread” یک اسم (noun) است.
می‌تواند با مقداری یا یک صفت مشخص‌کننده همراه باشد. مانند:

A loaf of bread
(یک قرص نان)

Some bread
(مقداری نان)

نحوه جمع بستن bread:

در انگلیسی، وقتی که به نان به صورت عمومی اشاره می‌شود (مانند غذا یا ماده‌ی غذایی)، از آن به صورت مفرد استفاده می‌شود و جمع نمی‌بندد: bread.
اگر بخواهید به چند قطعه یا قرص نان اشاره کنید، از “loaves of bread” استفاده می‌کنید، که “loaves” جمع “loaf” است.
“Bread” همچنین در اصطلاحات انگلیسی نیز استفاده می‌شود. به عنوان مثال:

“Bread and butter”

(معنای اصلی: نان و کره)، اما در مواردی می‌تواند به معنی منبع اصلی درآمد یا موضوع اصلی کار باشد.

“Break bread”

به معنی اشتراک گذاری وعده غذایی با دیگران است.

“Bread” در زبان محاوره‌ی انگلیسی به معنی “پول” نیز می‌تواند استفاده شود، اگرچه این استفاده کمی قدیمی‌تر و نسبتاً کمتر شنیده می‌شود.

رایج ترین اصطلاحات انگلیسی با bread:

در اینجا به برخی از رایج‌ترین اصطلاحات با استفاده از “bread” اشاره می‌شود:

Bread and butter

معنای حرفی: نان و کره
معنای اصطلاحی: منبع اصلی درآمد یا کسب و کار؛ چیزی که به شخص یا سازمان پایه و اساس معیشت یا درآمد را می‌دهد.

e.g., “Tourism is the bread and butter of this town.”

Break bread with someone

معنای اصطلاحی: با کسی وعده غذایی داشتن یا با کسی غذا خوردن؛ این اصطلاح گاهی نوعی اتحاد یا صمیمیت را نشان می‌دهد.

e.g., “It’s always a pleasure to break bread with old friends.”

Know which side one’s bread is buttered on

معنای اصطلاحی: متوجه منافع خود بودن و چگونه از آن‌ها بهره‌برداری کردن.

e.g., “He might not like his job, but he knows which side his bread is buttered on.”

Breadwinner

معنای اصطلاحی: فردی که منبع اصلی درآمد یا پشتیبانی مالی برای خانواده یا خانه است.

e.g., “She’s the main breadwinner in the family.”

Breadbasket

معنای حرفی: سبد نان
معنای اصطلاحی (به ویژه در جغرافیا): منطقه‌ای که مهمترین منبع تولید محصولات زراعی یک کشور یا منطقه است.

e.g., “The Midwest is often referred to as America’s breadbasket because of its extensive grain production.”

Cast one’s bread upon the waters

معنای اصطلاحی: یک کار خوب یا محبت‌آمیز انجام دادن با امید به دریافت مزایای آن در آینده، حتی اگر نتایج فوری واضح نباشند.

e.g., “She always helped others, casting her bread upon the waters, and kindness came back to her in many ways.”

ساخت چند جمله با bread:

She bakes her own bread every weekend.

او هر آخر هفته نان خودش را می‌پزد.

 

We ran out of bread, so I need to go to the store.

نان ما تمام شد، پس باید به فروشگاه بروم.

 

Bread and water were the only things left in the kitchen.

نان و آب تنها چیزهای باقی‌مانده در آشپزخانه بودند.

 

Bread goes well with soup on a cold day.

نان در یک روز سرد با سوپ خوب می‌آید.

 

Whole grain bread is healthier than white bread.

نان دانه‌ی کامل سالم‌تر از نان سفید است.

 

They broke bread together after resolving their differences.

پس از حل و فصل تفاوت‌هایشان، با یکدیگر نان شکستند (یعنی با یکدیگر غذا خوردند).

 

She earns the bread and butter for her family.

او نان و کره (یعنی منبع اصلی درآمد) خانواده‌اش را کسب می‌کند.

 

Freshly baked bread smells wonderful.

نان تازه‌پخته بوی فوق‌العاده‌ای دارد.

 

I prefer bread with seeds and nuts for added texture.

من نان حاوی دانه‌ها و آجیل را برای بافت اضافی ترجیح می‌دهم.

 

The bread in this restaurant is always soft and delicious.

نان در این رستوران همیشه نرم و خوشمزه است.

 

نام های انواع نان در انگلیسی:

در زبان انگلیسی، انواع مختلفی از نان وجود دارد که هر کدام نام و ویژگی‌های خاص خود را دارند. در اینجا به برخی از محبوب‌ترین و رایج‌ترین انواع نان اشاره شده است:

White Bread: نان سفید – نوعی نان استاندارد که معمولاً از آرد سفید ساخته می‌شود.
Whole Wheat Bread: نان گندم کامل – نانی که از آرد کامل گندم ساخته می‌شود.
Rye Bread: نان جو – نانی که از آرد جو ساخته می‌شود.
Sourdough: نان ترش – نانی که با استفاده از مخمر طبیعی تهیه می‌شود و طعم ترشی دارد.
Baguette: باگت – نان فرانسوی طولانی و نازک.
Focaccia: فوکاچیا – نان ایتالیایی روغنی و گلابی.
Pita: نان پیتا – نان متوسط‌الضخامت که یک جیب در وسط دارد.
Naan: نان – نان هندی ضخیم که معمولاً در تنور تندور پخته می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید