فرق بين must و have to

must و have to عباراتی هستند که هر دو به معنی اجبار و لازم بودن هستند. فرق بين must و have to در معنی دقیق ان ها و کاربرد هریک است. به نوعی که must برای نظرات قوی تر و have to برای برخی اجبارات مثل قوانین استفاده می شود.

فرق بين must و have to:

“must” و “have to” در انگلیسی هر دو برای بیان الزام یا واجب بودن چیزی استفاده می‌شوند. اما بین آن‌ها تفاوت‌هایی در معنی و استفاده وجود دارد:

must:

“must” معمولاً برای بیان الزامات شخصی یا نظرات قوی استفاده می‌شود.
اغلب، “must” به مسائل مهم یا فوری اشاره دارد.
“must” غالباً در ساختار‌های منفی (mustn’t) برای بیان منع یا مواردی که نباید انجام شوند، استفاده می‌شود.

مثال: You must see a doctor if you feel that sick.
(وقتی احساس می‌کنی اینقدر مریضی، حتماً باید به دیدن دکتر بروی)

مثال: You mustn’t drive without a license.
(نباید بدون گواهینامه رانندگی کنی)

have to:

“have to” بیشتر برای الزام‌های خارجی یا الزاماتی استفاده می‌شود که به دلیل قوانین، مقررات یا شرایط خارجی وجود دارند.
“have to” در زمان‌های مختلف قابل تغییر است (have to, had to, will have to).

مثال: I have to wear a uniform to work because it’s the company’s policy.
(باید در محل کار لباس فرم بپوشم زیرا قانون شرکت است)

مثال: When I was in school, I had to study hard for exams.
(وقتی در مدرسه بودم، برای امتحانات مجبور بودم سخت مطالعه کنم)

هرچند “must” و “have to” در بسیاری از موارد به طور متقابل قابل استفاده هستند، اما “must” اغلب احساس شدت و فوریت بیشتری دارد، در حالی که “have to” معمولاً به الزامات خارجی اشاره دارد.

 

نحوه ساخت جمله با must:

در انگلیسی، “must” یک فعل کمکی است که برای بیان الزام، واجب بودن، یا قطعیت استفاده می‌شود. در زیر به نحوه‌ی ساخت جملات با استفاده از “must” می‌پردازیم:

استفاده از “must” برای بیان الزام یا واجب بودن:

ساختار: Subject + must + base form of the verb + …
مثال‌ها:

You must arrive on time.
(تو باید به موقع برسی)

We must finish this project by tomorrow.
(ما باید این پروژه را تا فردا تمام کنیم)

استفاده از “must” در ساختار منفی (must not / mustn’t):

ساختار: Subject + must not/mustn’t + base form of the verb + …
مثال‌ها:

You mustn’t smoke in this area.
(تو نباید در این منطقه سیگار بکشی)

Children must not play near the road.
(کودکان نباید نزدیک جاده بازی کنند)

استفاده از “must” برای بیان قطعیت یا استنتاج:

ساختار: Subject + must + be + adjective/adverb + …
مثال‌ها:

It must be raining outside; I can hear thunder.
(قطعاً بیرون باران می‌آید؛ من صدای رعد را می‌شنوم)

She must be very talented to have achieved so much at such a young age.
(او قطعاً خیلی استعدادمند است که در چنین سن کمی به این موفقیت‌ها دست یافته است)

وقتی با “must” سوال می‌سازیم، اغلب برای جواب به سوال‌هایی که دلیل یا الزام را می‌پرسند، استفاده می‌کنیم:

ساختار: Must + subject + base form of the verb + …?

مثال:

Must we submit the assignment today?
(آیا ما باید تکلیف را امروز تحویل دهیم؟)

نحوه ساخت جمله با have to:

“have to” در زبان انگلیسی برای بیان الزام‌ها یا وظایف استفاده می‌شود، به ویژه زمانی که این الزام‌ها یا وظایف بر اثر فشارهای خارجی ایجاد می‌شوند. بیایید نحوه‌ی ساخت جملات با استفاده از “have to” را مرور کنیم:

استفاده از “have to” برای بیان الزام:

ساختار: Subject + have/has + to + base form of the verb + …

مثال‌ها:

I have to study for my exam.
(من باید برای امتحانم مطالعه کنم)

She has to wear glasses when she’s reading.
(او وقتی می‌خواند باید عینک بزند)

استفاده از “have to” در ساختار منفی (do not have to / does not have to):

ساختار: Subject + do not/does not + have to + base form of the verb + …

مثال‌ها:

You do not have to attend the meeting if you don’t want to.
(اگر نمی‌خواهی، نیازی نیست به جلسه بروی)

He doesn’t have to wake up early on weekends.
(او نیازی ندارد در آخر هفته‌ها زود بیدار شود)

استفاده از “have to” در زمان‌های مختلف:

Past: had to
Present: have to / has to
Future: will have to

مثال‌ها:

Yesterday, she had to leave early because of an emergency.
(دیروز، او به دلیل یک اضطراری مجبور شد زود برود)

Tomorrow, I will have to visit the dentist.
(فردا، من باید دندانپزشک را ملاقات کنم)

ساخت سوال با “have to”:

ساختار (زمان حال): Do/Does + subject + have to + base form of the verb + …?

مثال:

Do you have to complete this project by Friday?
(آیا تو باید این پروژه را تا جمعه تکمیل کنی?)

Does she have to travel so often for work?
(آیا او باید به این زودی‌ها برای کار سفر کند?)

Must Have to
معني الزام شخصي يا نظر قوي الزام به دليل فشارهاي خارجي يا قوانين و مقررات
زمان‌ها غالباً در زمان حال (اما برخي مواقع در زمان‌هاي ديگر) در تمام زمان‌ها (have to, had to, will have to, …)
مثال You must see a doctor. I have to wear a uniform to work.

دیدگاهتان را بنویسید