در این بخش از سایت لرن انگلیسی میخواهیم در مورد قید و صفت در زبان انگلیسی صحبت کنیم.
[button color=”pink” size=”medium” link=”https://www.xn--mgbtb3f1z.com/%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B1-%D8%B1%D9%88-%D9%82%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D8%A8%D8%AF%D9%87/” icon=”” target=”true”]دانلود گرامر رو قورت بده![/button]
قید و صفت در زبان انگلیسی
صفت کلمه ایست که اسم و ضمیر جمله را توصیف میکند. صفت ها قبل از اسم و یا بعد از فعل های ربطی به کار میروند.
مثال: در جملات زیر صفت قبل از اسم قرار گرفته است :
He dropped the hot plate.
او بشقاب داغ را انداخت
I have a black cat.
او یک گربه ی سیاه دارد
The small boy ran down the street.
پسر کوچک به سمت پایین خیابان دوید
What a beautiful view!
چه منظره ی زیبایی
در جمله های زیر صفت بعد از فعل ربطی قرار گرفته است :
He seems tired.
او خسته به نظر میرسد
The view is beautiful.
منظره زیبا است
The weather became cold.
هوا دارد سرد میشود
My cat is black.
گربه ی من سیاه است
فعل های ربطی شامل اشکال مختلف فعل های be ،become و seem میباشند که عمل خاصی در جمله انجام نمیدهند اما فاعل جمله را به اسم ،صفت یا عبارات دیگر ربط میدهند و اطلاعات بیشتری در مورد فاعل و موضوع جمله به ما میدهند.
با اضافه کردن پسوند های er، est، و پیشوند های more،most به کلمات میتوانیم صفت یا قید تفضیلی و عالی بسازیم .
مثال:
She is tall
او قد بلند است
She is taller than her sister
(او از خواهرش قد بلند تر است. (صفت تفضیلی
She is the tallest person in the class.
(او در کلاس از همه قد بلند تر است (صفت عالی
[box type=”download” align=”” class=”” width=””]
دانلود کتاب گرامر رو قورت بده!
- آموزش گرامر انگلیسی از 0 تا 100 با زبان ساده
- آموزش گرامر زمان ها به طور کامل
- آموزش گرامر انواع جملات مجهول و شرطی و …
- آموزش کامل ضمایر
- و هزاران نکته گرامری دیگر همراه با مثال کاربردی
برای دانلود کتاب و اطلاعات بیشتر بر روی دکمه زیر کلیک کنید
[button color=”red” size=”medium” link=”https://www.learnengli30.com/گرامر-رو-قورت-بده/” icon=”” target=”true”]گرامر رو قورت بده![/button]
[/box]
قید ها Adverbs:
تشخیص قید و صفت در زبان انگلیسی
قید ها کلمه هایی هستند که فعل، صفت، و سایر قید ها را در جمله توصیف میکنند. و اغلب اوقات در آخر انها پسوند ly وجود دارد .
مثال:
I walked slowly
من به آرامی راه میرفتم
They worked quickly.
آنها به سرعت کار میکردند
با استفاده از پیشوند های more و most میتوان قید های تفضیلی و عالی ساخت. مثال :
She sang loudly.
او با صدای بلند اواز میخواند
She sang more loudly than her friend
(او با صدای بلندتری نسبت به دوستش اواز میخواند (قید تفضیلی
She sang most loudly in the class.
(او در کلاس از همه بلندتر اواز میخواند (قید عالی
قید یا صفت ؟
باید به یاد داشته باشیم که صفت ها بعد از افعال ربطی قرار میگیرند. با این وجود برخی فعل ها هم به صورت فعل های عادی هم به صورت فعل های ربطی به کار میروند.
یکی از راه های تشخیص فعل ، جایگزین کردن فعل با شکل be آن فعل در جمله است. باید ببینیم بعد از این جایگزینی جمله همچنان دارای معنا هست یا خیر؟
اگر جمله معنی دار بود میتوان از آن فعل به عنوان فعل ربطی استفاده کرد پس آن فعل نیاز به صفت دارد و به قید نیاز ندارد .
He smells the hot soup carefully.
او با دقت سوپ داغ را بو میکند
در اینجا ما در مورد فعل بوییدن (smell) صحبت میکینم که به عنوان یک فعل عادی به کار برده شده است. پس به قید نیاز داریم.
The soup smells good.
سوپ بوی خوبی میدهد
در اینجا فعل smell یک فعل ربطی است که در مورد سوپ توضیح میدهد. میتوانیم یک فعل نظیر is را جایگزین آن کنیم. و جمله همچنان معنی دار باقی بماند. پس به یک صفت نیاز داریم .
He looked tiredly at the dirty kitchen.
او با خستگی به آشپزخانه ی کثیف نگاه کرد
در اینجا در مورد عمل look یعنی نگاه کردن صحبت میکنیم که یک فعل عادی است پس نیاز به یک قید داریم که فعل را توصیف کند .
You look beautiful
Look در اینجا یک فعل ربطی است که در مورد شخص اطلاعات بیشتری به ما میدهد. و میتوانیم آن را با فعل are جایگزین کنیم. پس در اینجا به صفت نیاز داریم.
شکل های بی قاعده :
معمولا با اضافه کردن پسوند ly به یک صفت میتوان ان را به یک قید تبدیل کرد. مثال:
Careful (adjective): He is always careful.
او همیشه مراقب است
Carefully (adverb): She put the glasses down carefully.
او با دقت عینک را به زمین گذاشت
Quiet (adjective): This is a quiet room.
این یک اتاق آرام است
Quietly (adverb): She spoke quietly.
او به آرامی صحبت کرد
Bad (adjective): This coffee is bad!
این قهوه بدمزه است
Badly (adverb): He sings badly!
او بد آواز میخواند
برای تبدیل صفت به قید :
اگر در آخر صفت حرف y داشته باشیم آن را حذف کرده و حرف I را قرار میدهیم و سپس پسوند ly را اضافه میکینیم. و اگر در انتهای صفت le باشد e را حذف کرده و y مینویسیم.مثال:
Happy (adjective): She looks very happy.
او بسیار خوشحال به نظر میرسد
Happily (adverb): He sang happily.
او با خوشحالی آواز میخواند
Gentle (adjective): It’s a gentle cat.
او یک گربه ی آرام است
Gently (adverb): He stroked the cat gently.
او به آرامی به گربه ضربه زد
استثناهایی نیز وجود دارد .مثال :
Fast (adjective): That’s a fast car.
آن ماشین سریع است
Fast (adverb): She walks fast.
او به تندی راه میرود
Early (adjective): She was early for the meeting.
او زود سر جلسه رسید
Early (adverb): He arrived early.
او زود رسید
Late (adjective): He is always late!
او همیشه دیر میکند
Late (adverb): He got up late this morning
او امروز صبح دیر از خواب بیدار شد
Lately میتواند قید نیز باشد به معنی اخیرا .
Good (adjective): That is a good book.
این کتاب خوبی است
Well (adverb): She did well on the exam
او به خوبی امتحان داد
Well میتواند صفت نیز باشد .
Hard (adjective): Maths is hard!
ریاضی سخت است
Hard (adverb): She tried hard
او به سختی تلاش میکند
Hardly میتواند قید باشد به معنای تقریبا هیچی .
تشخیص قید و صفت Good / well
کلمه ی well میتواند کمی گیج کننده باشد . زیرا هم قید کلمه ی good است و هم میتواند صفت باشد به معنای سالم و خوب .مثال:
My mother is well
مادرم خوب است
Well در اینجا صفت است به معنای خوب و سالم .
He did the work well
او کارش را به خوبی انجام داد
Well در اینجا قید است .به معنای به خوبی انجام دادن کاری.
Good را به عنوان صفت نیز به کار میبریم . مثال :
This meal is good!
این وعده ی غذایی خوبی است
He can speak good German.
او میتواند خوب آلمانی صحبت کند
تشخیص قید و صفت Hard/hardly
کلمه ی hard هم صفت است و هم قید .مثال:
The table is hard (adjective)
این جدول سخت است
She works hard (adverb)
او به سختی کار میکند
Hardly نیز میتواند قید باشد به معنای تقریبا هیچی (almost none) مثال:
She hardly works
او تقریبا کار نمیکند
I have hardly any money
من تقریبا هیچ پولی ندارم
تشخیص قید و صفت Late/lately
late هم قید و هم صفت میباشد. lately نیز قید است به معنای اخیرا. مثال:
I’m late (adjective)
من دیرم شده
He came late (adverb)
او با تاخیر آمد
I’ve been working a lot lately (adverb)
من اخیرا خیلی مشغول کار بوده ام

انگلیسی مدرن و قیدها :
امروزه بسیاری از انگلیسی زبانان به جای قید از صفت استفاده میکنند. برخی معتقدند که این کار نادرستی است اما بسیار رایج شده است. مثال:
He ran quick
او به سرعت فرار کرد
به جای quickly صفت quick نوشته شده است
این روش به ویژه برای صفت و قید های تفضیلی و عالی رایج شده است. مثلا:
She ran quicker
او سریع تر فرار کرد
به جای more quickly کلمه ی quicker قرار گرفته است
البته این به نظر خود شخص بستگی دارد که از روش سنتی برای بیان جمله استفاده کند یا روش مدرن. توصیه ی
ما این است که اگر نوشته ی شما یک نوشته ی رسمی است، بهتر است قید را در جای خود به کار ببرید .