در یکی دیگر از سری آموزش زبان آلمانی از سایت لرن انگلیسی به موضوع مهم گرامر زبان آلمانی پرداخته ایم.
ساختار جمله و ترتیب کلمات در زبان آلمانی- گرامر زبان آلمانی:
ساختار جمله های اصلی و ساده در زبان آلمانی همانند زبان انگلیسی است یعنی اول فاعل بعد فعل و بعد بقیه ی جمله .مثال :
Ich gab dem Jungen einen Ball.
I gave the boy a ball
( من به آن پسر یک توپ دادم)
اما درساختار زبان آلمانی میتوان جای فعل و فاعل را تغییر داد مثلا:
Einen Ball gab ich dem Jungen.
I gave the boy a ball.
معنی این جمله نیز همان معنی جمله ی بالا است اما جای فعل و فاعل طوری تغییر کرده است که ما متوجه شویم فقط توپ به آن پسر داده شده است نه چیز دیگر.
Dem Jungen gab ich einen Ball.
I gave the boy a ball.
در جمله ی بالا نیز بر روی اسم پسر تاکید شده است. یعنی توپ را تنها به آن پسر داده است نه کس دیگر .
جمله هایی که در آنها از فعل ترکیبی استفاده میشود (مثلا یک فعل اصلی همراه با فعل کمکی) فعل ترکیبی در جایگاه دوم و بعد از فاعل در جمله قرار میگیرد و اگر فعل دیگری وجود داشته باشد در انتهای عبارت قرار میگیرد. مثال:
Ich werde das Buch bald lesen.
I will read the book soon.
من این کتاب را به زودی خواهم خواند
در جمله های به هم پیوسته و دارای بند های فرعی، تمام فعل ها در آخر عبارت قرار میگیرند. اگر فعل ترکیبی نیز در جمله وجود داشته باشد آخر از هر فعل دیگری می آید. مثال :
Ich trinke, weil du mich verlassen hast.
I’m drinking because you left me.
من همش در حال خوردن نوشیدنی هستم چون تو مرا ترک کردی
در عبارتهای موصولی و مصدری نیز فعل ها در آخر جمله قرار میگیرند. مثال:
Da ist der Mann, den wir suchen!
There’s the man who(m) we’re looking for!
این مردیه که دنبالش میگشتیم
Ich finde es schwer, über mich selbst zu reden.
I find it hard to talk about myself.
سخته که راجع به خودم حرف بزنم
در جمله هایی که با کلمه های ربطی به یکدیگر متصل هستند، در عبارت اصلی و ساده ی جمله، فعل در جایگاه دوم و بعد از فاعل قرار میگیرد اما در عبارت فرعی فعل در آخر جمله قرار میگیرد. مثال:
Die Sonne scheint und die Vögel singen.
The sun is shining and the birds are singing.
خورشید میتابد و پرندگان آواز میخوانند
در جمله های سوالی نیز فعل های دو قسمتی یا فعل های کمکی در جایگاه دوم قرار میگیرند. مثال:
Was hast du gemacht?
What have you done?
چیکار کردی؟
Warum sagst du das?
Why do you say that?
چرا اینو میگی ؟
در جملات دستوری همانند زبان انگلیسی فعل ها در اول جمله قرار میگیرند. مثال:
Sei still!
Be quiet!
ساکت باش
Gib mir das!
Give me that!
اونو به من بده
چند قانون در مورد شکل اسم ها در زبان آلمانی – گرامر زبان آلمانی :
1- اسم هایی که اسم یک شغل هستند یا شغلی یا شخصی را توصیف میکنند معمولا اسم های مذکر هستند. بسیاری از این اسم ها در آخر خود حروف er دارند که در هنگام جمع تغییری نمیکند و در آخر اسم باقی میماند. مثال:
die Musik (موزیک ) |
der Musiker |
die Musiker چند موزیسین مرد |
lehren (آموزش دادن) |
der Lehrer (معلم مرد) |
die Lehrer (چندین معلم مرد) |
اسم های که در آخر آنها er وجود ندارد هنگام جمع شکلشان تغییر میکند. مثال:
der Arzt (دکتر مرد) |
die Ärzte (چندین دکتر مرد ) |
der Matrose (ملوان مرد ) |
die Matrosen چندین ملوان مرد |
2- اسم های مونث در آخر خود حروف in دارند و شکل جمع آنها نیز به صورت زیر است :
die Musikerin |
die Musikerinnen multiple female musicians |
die Lehrerin |
die Lehrerinnen |
die Ärztin |
die Ärztinnen |
die Matrosin |
die Matrosinnen multiple female sailors |
3- زمانی که به انتهای یک فعل حروف ung اضافه میکنیم، آن فعل را به یک اسم تبدیل کرده ایم و این اسم ها همیشه مونث هستند و با حرف تعریف مونث نوشته و خوانده میشوند. و در حالت جمع همیشه در انتهای آنها en وجود دارد. مثال :
wohnen to liveزندگی کردن |
die Wohnung home, apartment/flatخانه / آپارتمان |
die Wohnungen homes, apartmentsخانه ها / آپارتمان ها |
zahlen to payپرداخت کردن |
die Zahlung paymentپرداخت |
die Zahlungen paymentsپرداخت ها |
regieren to rule, goverاداره کردن |
die Regierung governmentدولت |
die Regierungen governmentsدولت ها |
impfen to vaccinateواکسن زدن |
die Impfung vaccinationواکسن |
die Impfungen vaccinationsواکسن ها |
4- زمانی که به انتهای یک صفت حروف heit و kiet اضافه میکنیم، آن صفت را به اسم تبدیل میکنیم. این اسم ها همیشه مونث هستند و در حالت جمع در انتهای آنها en قرار میگیرد. مثال :
krank مریض
|
die Krankheit sickness, illnessبیماری |
die Krankheiten illnessesبیماری ها
|
||
möglich possibleممکن |
die Möglichkeit possibilityاحتمال |
die Möglichkeiten احتمال ها |
||
schwierig سخت |
die Schwierigkeit difficultyسختی |
die Schwierigkeiten سختی ها |
پسوند های تصغیری (diminutive ending) – گرامر زبان آلمانی :
پسوند های تصغیری در جمله برای نشان دادن ورژن کوچک تر چیزی استفاده میشوند و در حالت های غیر رسمی به کار میروند.
دو پسوند تصغیری در زبان آلمانی وجود دارد :lein , chen .این دو پسوند همیشه اسم ها را خنثی میکنند (نه مونث / نه مذکر )، هیچ وقت در حالت جمع تغییر نمیکنند و در بعضی مواقع به کلمه ی اصلی حروف ادغام نیز اضافه میکنند .
مثال :
der Tisch میز |
das Tischlein small tableمیز کوچک |
die Tischlein میز های کوچک |
die Maus موش |
das Mäuschen (cute) little mouseموش کوچک |
die Mäuschen موش های کوچک |
das Brot نان |
das Brötchen bread rollتکه ی نان |
die Brötchen تکه های نان |
انواع فعل ها – گرامر زبان آلمانی :
در انتهای فعل هادر زبان آلمانی همیشه حرف n وجود دارد و در انتهای فعل های مصدری حروف en قرا میگیرد .مثال:
kaufen خریدن |
arbeiten to workکار کردن |
helfen to helpکمک کردن |
fliegen پرواز کردن |
به طور کلی فعل ها در زبان آلمانی به پنج دسته تقسیم میشوند :
فعل های کمکی (3) |
فعل های مدال (6) |
فعل های ترکیبی |
فعل های بی قاعده |
فعل های باقاعده هزاران |
sein haben werden |
dürfen können mögen müssen sollen wollen |
brennen bringen denken kennen nennen rennen senden wenden wissen |
tun – to do kommen – to come gehen – to go stehen – to stand schlafen – to sleep schreiben – to write sehen – to see essen – to eat …etc. |
kaufen – to buy machen – to make träumen – to dream nutzen – to use danken – to thank sagen – to say, tell malen – to paint bauen – to build …etc. |
قید – گرامر زبان آلمانی :
شکل قید ها در زبان آلمانی همانند زبان انگلیسی نیست که با اضافه کردن حروفی مانند ly ساخته شوند. حتی در زبان آلمانی برخی کلمات هستند که صفت و قید آنها یکسان است . مثال :
Das Pferd ist schnell. آن اسب سریع میدود |
Er rennt schnell. او با سرعت میدود |
تنها پسوند erweise در زبان آلمانی وجود دارد که میتوانیم به وسیله ی آن به قید بودن کلمه پی ببریم. مثال :
Es ist normal, dass wir um 7 Uhr essen. برای ما عادی است که در ساعت 7 غذا بخوریم |
Normalerweise essen wir um 7 Uhr. معمولا ما در ساعت 7 غذا میخوریم |
قید های دیگر قاعده و دستور خاصی ندارند و تنها باید با تمرین زیاد آنها را به خاطر بسپاریم .
صفت – گرامر زبان آلمانی :
در جدول های زیر حروف آخر صفت ها را بر طبق جنسیت (مذکر ، مونث ، خنثی) و حالت هایشان طبقه بندی کرده ایم :
جدول 1 : حروف آخر صفت هایی که با حرف تعریف معلوم می آیند. (der/ die / das ):
مذکر |
خنثی | مونث | جمع | |
صفت فاعلی |
e | e | e | en |
صفت مفعولی مستقیم |
en | e | e | en |
صفت مفعولی غیر مستقیم |
en | en | en |
en |
صفت ملکی |
en | en | en |
en |
جدول 2 :حروف اخر صفت هایی که با حرف تعریف نکره می آیند (ein):
|
مذکر | خنثی | مونث |
جمع |
صفت فاعلی |
er | es | e |
e |
صفت مفعولی مستقیم |
en | es | e | e |
صفت مفعولی غیر مستقیم |
en | en | en |
en |
صفت ملکی |
en | en | en | en |
جدول 3 :حروف آخر صفت هایی که بدون حرف تعریف می آیند:
مذکر | خنثی | مونث | جمع | |
صفت فاعلی | er | es | e | e |
صفت مفعولی مستقیم | en | es | e | e |
صفت مفعولی غیر مستقیم | em | em | er | er |
صفت ملکی | en | en | er | er |
صفت های تفضیلی و عالی – گرامر زبان آلمانی :
صفت های تفضیلی و عالی در زبان آلمانی بسیار شبیه به ژبان انگلیسی هستند .به مثال های زیر توجه کنید :
Mein Auto ist klein. ماشین من کوچک است . |
Dein Auto ist kleiner. ماشین تو کوچک تر است . |
Sein Auto ist am kleinsten. ماشین او کوچکترین ماشین است |
صفت هایی که حروف صدادار / o /u a داشته باشند در صفت های تفضیلی و عالی به صورت ä» – «ö» – «ü» نوشته میشوند .مثال :
Nimm das größere Stück تکه ی بزرگتر را بردار. |
Mein größter Sieg war… بزرگترین پیروزی من … |
همانند زبان انگلیسی صفت هایی در زبان آلمانی وجود دارند که بدون قاعده و قانون خاصی شکل آنها در صفت تفضیلی و عالی تغییر میکند. مثال :
gut / besser / am besten خوب / بهتر / بهترین |
bald / eher / am ehesten زود / زودتر / زودترین |
hoch / höher / am höchsten بالا / بالاتر / بالاترین |
viel(e) / mehr / am meisten much, many / more / the most |
زیاد / بیشتر / بیشترین
به جای استفاده از واژه ی more برای مقایسه ی چند چیز با یکدیگر در زبان آلمانی از واژه ی eher استفاده میشود. مثال :
Es ist eher langweilig als schwierig.
It’s more boring than difficult.
مطالب مرتبط